پاورپوینت بررسی میهمانسرای جهانگردی نائین بهمراه پلان و مقطع اتوکد
بخشی از مطلب
میهمانسرای جهانگردی نائین ساختمانی است یک طبقه که فضاهای بستة آن در بخش
شمالیِ بستر طرح گسترده شدهاند و حیاطی نیز در بخش جنوبی دارد. دو حیاط
کوچک نیز در درون فضاهای بستة فوقالذکر وجود دارد. بخشهای مختلف این
میهمانسرا عبارتند از ورودی و پذیرش، رستوران، اتاقهای اقامتِ
میهمانان، و بخشهای خدماتی.
ساختمان از طریق یک ورودی در شرق با بیرون ارتباط دارد.
این ساختمانْ تماماً با سیستم سنتیِ دیوار باربرِ آجری وسقفهای استوانهای، گنبدی و طاق و تویزه ساخته شده است.
سیستم خنک کنندة فضاها کولر آبی است و برای گرمایش آن از بخاری استفاده میشود.
ب ـ سیمای بیرونی
– میهمانسرای جهانگردی نائین ساختمانی است یک طبقه. جدارههای بیرونیِ بنا
اغلب بسته است و پوشش نمای آن کاهگلی است. تراشهای مختصر روی دیوارهای بخش
جنوبی (اطراف حیاط)، مشبکهای آجری با طرحهای ساده و قدیمیْ سایه
روشنهای مختصری بر سطح یکنواخت و یکرنگ دیوارها پدید آورده است.
– سر درِ ورودی اصلی واقع در شرق ساختمان به شکل حجم بیرون زدهای است که
با اختلاف ارتفاع مختصری از دیوارهای یکدست جوانبِ خود متمایز شده است. به
این ترتیب این سردر با قوسِ میانیاش و درگاهِ کوچک میانِ آن سطح تراش
خوردهای است که همانند سردرِ خانههای سنتی شهرهای کویری در میانِ
جدارههای یکنواخت و بستة بنا جلوه میکند.
– ردیفِ قوسهای تیزهدارِ ایوانچههای نمای جنوبیِ ساختمان که از خارجِ
بنا نیز تا حدودی دیده میشوند هیئت سنتی برای ساختمان بوجود آوردهاند.
پوششِ کاهگلِ نما، کنجهای گچیِ جرزها و لبههای قوسها، مشبکهای آجری
روی دیوار، درهای چوبی، شبکههای چوبی نورگیرها، ناودانهای چوبی
پشتبامها، هرة آجریِ دست انداز بام، و شکل و تناسبات قوسها از نماهای
بناهای سنتی به وام گرفته شدهاند تا ساختمان به شکل بنایی قدیمی دیده شود.
سقفهای گنبدی، خرپُشتههای بام، دودکشها با جدارههای ناصاف و سطوحِ
منحنی، عناصر آشنای بامهای ساختمانها و خانههای قدیمی در مناطق
کویریاند که در این بنا نیز به چشم میخورند. (تصویر شماره ۱)
– به این ترتیب با وجود عناصر و اجزایی که ذکر شد مخاطب با بنایی مواجه
میشود که به نظر قدیمی میآید. ارتفاعِ یک طبقة بنا و رنگ و جنسیتِ آن،
به علاوة اَشکال و احجامِ ساده و ساخت و اجرای تقریباً خشنِ روستاییِ بنا
کمک کرده است تا میهمانسرای جهانگردی با بافتِ تاریخی شهر نائین پیوند
بخورد و معماریِ آن با معماریِ خانگی این شهر حاشیة کویری قرابتی بیابد.
– از طرفی با دقت بیشتر در وضعِ نماها طرح آنها را قدری “خام” احساس
میکنیم. در واقع در این نماها آن “آراستگیِ” نماهای سنتی دیده نمیشود.
عناصر و اجزای نما که همگی از معماری سنتی شکل گرفتهاند، در تکراری
یکنواخت در کنار هم چیده شدهاند و قصهگویی و اوج و حضیضِ نماهای اصیل و
رسمی معماری اسلامی را ندارند. این نوع سادگی و خلاصهگویی در نماها شباهتی
میان این بنا با مصادیق روستایی و غیررسمی معماری سنتی ایران پدید آورده
است.
– شباهت این بنای معاصر با بناهای سنتی به حدی است که حتی مخاطبِ آشنا با
معماری سنتی نیز در برخورد سریع اولیه به سختی باور میکند که با ساختمانی
با قدمت کمتر از ۴۰ سال رو به رو شده است. اگر چه که شکل نماها، طرز
قرارگیری دیوارهای جوانب حیاط و استقرار سردرِ ورودی در کنارِ خیابانی
نسبتاً عریض ساختمانِ میهمانسرا را به بنای قدیمی شبیه کرده است که مرور
زمان و یا خیابانکشیهای جدیدِ شهرْ بخشهایی از آن را تخریب کرده و ما
تنها شاهدِ بخشِ باقیمانده و البته تعمیر و نگهداری شدة آنها هستیم.
ج ـ درونِ بنا
– با گذر از ورودی به دالانی در امتداد شمال و جنوب میرسیم که از یک سو به
بخشهای خدماتی و اداریِ میهمانسرا در شمالِ بنا میرسد، و از سوی دیگر
شخص را از گوشة حیاطِ جنوبی به سمت ردیفِ اتاقهای اقامتِ میهمانان ـ که
به شکل حجرههایی در پسِ ایوانچههای نمای جنوبی قرار گرفتهاند ـ هدایت
میکند.
– در درونِ ساختمان نیز همان کیفیت و حس و حالِ بیرونِ بنا تکرار میشود.
جنسیت دیوار و کف و سقف، قرنیزها، در و پنجرهها و نورگیرها همگی مشابهِ
آنچیزی است که در بناهای قدیمی نیز بارها دیدهایم. ترکیب کاهگل و گچ در
دیوارها با آجر فرش کف و قرنیزهای تیره رنگ کاشی، و در و پنجرههای چوبی
کیفیتی قدیمی در فضاهای داخلی به وجود آوردهاند.
– در اینجا نیز طراح، با وام گرفتن عناصر و یا حتی ترکیباتی از معماری
قدیم موفق شده است حس و حال بناهای قدیمی را به طرح بیافزاید. طرح به
تعبیری مجموعهای است از قطعاتی آشنا از معماری سنتی که در کنار هم چیده
شدهاند.
– دالان ورودی با فضای نیمه تاریک و کمی نمور که کورانِ هوا فضای آن را خنک
نگاه میدارد یادآور دالانهای ورودیِ خانههای سنتی است. جنسیت کف و
دیوارها و ابعاد و تناسبات این دالان نیز شباهت میان این موجود جدید و
نمونههای سنتیِ آن را بیشتر میکند.
– حیاطهای شمالیِ بنا، فضاهای بازِ کاملاً محصوری هستند که به واسطة ابعاد و
تناسبات و عناصری که در نماهای اطراف آنها چیده شده است و همچنین ترکیب
بندی ساده و تا حدودی بینظم نماها یادآور حیاطهای کوچک میانی در خانههای
روستایی قدیمی هستند. طراح با قرار دادن عناصری بر نما شبیه به افساربندها و
آبشخورهای اسبان از این هم فراتر رفته و هیئت حیاطهای اصطبل را به این
فضاهای بازِ کوچک بخشیده است.
– حیاطِ جنوبی نیز که طرحِ رسمیتری نسبت به حیاطهای کوچکِ شمالی دارد،
با باغچههای اطراف و آبنمایی در میان، نسبتی با حیاطهای میانی خانههای
قدیمی پیدا میکند. اگر چه که طرح باغچهها و خیابان کشیهای آن کاملاً از
الگوی سنتی تبعیت نمیکند. (تصویر شمارة ۲)
– ایوانچههای نمای جنوبی که واحدهای تکرار شوندة این نما را میسازند نیز
عناصری هستند که از نمونههای سنتی به عاریت گرفته شدهاند. شکل و تناسبات
قوسها، ترکیب درها و نورگیر در نمای پشتی ایوانچهها ـ که ورودی حجرات
اقامت میهمانان را میسازند ـ اگر چه اختلاف مختصری با الگوی اصیل خود
دارند، اما کاملاً آشنا مینمایند.
– طراح برای ایجاد محیطی قدیمی و سنتی حتی در استفاده از عناصری مانند
پلکان خانههای سنتی نیز تردید نکرده است. برای نمونه پلکانی که از یکی از
حیاطهای شمالی به بام میرود همان پلکان تنگ و باریک با کف پلههای بلند و
بینظم است. بر روی بام نیز منظرة سقفهای گنبدی و هواکشها و خرپشتهها و
ناودانها، برای مخاطبی که پیش از این بر بام خانههای سنتی کویری گذر کرده
است منظرة آشنایی است.
د ـ حجرههای اقامت میهمانان
– در کنارِ عناصر و ترکیباتی که ذکر شد و همگی به طور کامل و یکجا از
نمونههای سنتی به طرح منتقل شدهاند، تنها نوآوری و ابداع، یا به عبارتی
تنها دخل و تصرفی که در فضاهای سنتی اتفاق افتاده، مربوط به حجرههای اقامت
میهمانان است. در حقیقت خاطره انگیزترین و مهیجترین تجربة فضایی در این
بنا، تجربة اقامت در همین حجرهها است. تبدیلِ فضای داخل یک حجره به یک
واحد مسکونی کوچکِ دوبلکس در برخورد اول بسیار جذاب و هوشمندانه مینماید.
– فضای هر حجره به دو بخشِ اصلی تقسیم میشود. اول فضای نشیمن که در بدوِ
ورود به آن میرسیم و فضایی بلند و کشیده است با طاقچهها و پنجرهها و
درهایی شبیه به اجزا و عناصر فضاهای زندگی در خانههای قدیمی؛ و سپس نیمة
پشتیِ حجره که سرویس بهداشتی، حمام، کمدهای مخصوص چمدانها و وسایل
مسافرین، و پلکانی نسبتاً کم عرض در آن قرار دارد. پلکان مزبور به فضای
خواب در نیم طبقة بالا میرود. این نیم طبقة کوچک که ارتفاعِ بسیار کمی هم
دارد از یک طرف بر فضای نشیمن مُشرف است. بخش دوم در حقیقت نقشِ پستوی فضای
اصلیِ حجره را دارد. و به کمکِ آن طراح موفق شده است دو قسمت خواب و نشیمن
را در این حجرة کوچک از یکدیگر جدا کند.
– وجودِ پنجرههایی در شمال و جنوبِ این واحد کوچک تا حدودی امکان کوران طبیعی هوا را فراهم آورده است.
– فضای داخل اتاق نیز، همانند بیرونِ آن بسیار شبیه حجرههای کاروانسراهای
قدیمی است. شکل طاقچهها، رفها و طاق و تویزههای سقف، و نیز شکل در و
پنجره کاملاً ظاهرِ یک حجرة سنتی را دارد.
– ایرادِ اساسیِ این حجرهها در ابعاد و تناسباتِ آنها است. از یک طرف
ارتفاعِ بخش نشیمن به دلیل عمقِ کمِ اتاق زیاد جلوه میکند و لذا تناسباتِ
فضا کشیده به نظر میرسد. از سوی دیگر بخش خواب، ارتفاعِ بسیار کمی دارد و
فضای خفه و تنگی پیدا کرده است. در هر دو حالت فضاهای مورد بحث، جای
مناسبی برای سکونت نیستند و شخص در آنها احساس آرامش نمیکند.
– تبدیل شدن ایوانچة جلوی حجرهها به راهروی رفت و آمد مسافرین میهمانسرا
خلوت و حریم اتاقهای اقامت میهمانان را میشکند. به این ترتیب شخص با
استقرار در فضای نشیمن در آنچنان فاصلة نزدیکی از رفت و آمدهای افراد
ناآشنا قرار میگیرد که گاه میتواند مُخلِ آسایش وی شود. در چنین شرایطی
استفاده از پنجرهها و درها و گشودن آنها به سوی حیاطِ میهمانسرا امری
غیرممکن مینماید، و فضای درونِ حجره بستهتر از پیش جلوه میکند.
– به این ترتیب طراح در به کارگیری الگوی یک حجرة قدیمی که معمولاً فضای
خوش تناسب و آرامش بخشی دارد انتخاب درستی کرده است، اما به دلیل آنکه
نتوانسته است تناسبات دلپذیری به فضای داخلی آن ببخشد و ارتباط مناسبی میان
فضای درونِ حجره با فضای بازِ بیرون برقرار کند، این الگو را از صفاتِ
خوبِ خود محروم کرده است.
ه ـ انتظام فضایی
– آنچه تاکنون در بارة بنای میهمانسرای جهانگردی نائین بیان شد به تأثیری
مربوط میشود که مواجهه با چهرة بنا بر مخاطب میگذارد. شخص در برخورد با
این بنا و گردش در فضاهای آن پی درپی با عناصر و عواملی روبه رو میشود که
یادآور معماریِ قدیم است. از این بابتْ طراح در خلقِ فضاهایی با رنگ و بوی
سنتی موفق بوده است. اما برای درک کاملترِ طرح لازم است به انتظام فضاییِ
آن توجه کنیم و الگوهای ترکیب عناصرِ مختلفِ طرح را بازشناسیم.
– فضاهای بستة میهمانسرا با انتظامی افقی در بخش شمالیِ زمین گسترده
شدهاند. این انتظام افقی نوعی هماهنگی میانِ بنا با بافت تاریخی شهر به
وجود آورده است.
– فقدان یک هال ورودیِ مشخص ـ که وظیفة آن را در الگوی سنتیْ هشتی ایفا
میکند ـ و ورودِ بلافاصله از سردر به داخلِ دالانْ تفاوتی اساسی میان
دستگاهِ ورودی سنتی با آنچه در این بنا اتفاق میافتد بوجود آورده است. در
اینجا مخاطب بدون هیچ مکث و تأمل و هدایتی وارد راهروی نسبتاً طویل شمالی ـ
جنوبی میشود. در واقع علیرغم وجود سردرِ متمایز با چهرهای کاملاً سنتی
وسپس دالانی که شباهت زیادی با دالانهای ورودی سنتی دارد، در بنای
میهمانسرای جهانگردی نائین فضای ورودی وجود ندارد. در نتیجه دالان مزبور
نیز نه یک دالانِ کاملِ سنتی، که تنها راهرویی ارتباطی میان دوبخش اداری ـ
خدماتی درشمال و بخش اقامتی در جنوبِ بنا است. (تصویر شمارة ۳)
– حیاطِ جنوبی که به لحاظ وسعت و همجواری با حجرههای اقامت میهمانان
مهمترین فضای بازِ مجموعه محسوب میشود، در حقیقت متعلق به بخش جنوبیِ
فضاهای بسته است. حال آنکه بخش شمالی، خودْ حیاطهای کوچکی در میان دارد.
عدمِ ارتباط و اتصال میانِ این حیاطها از عواملی است که بار دیگر موجب
میشود فضای بسته را به دو بخش مجزای شمالی و جنوبی یا خدماتی و اقامتی
تفکیک کنیم.
– دو حیاطِ میانیِ بخش شمالی، چهرة حیاطهای مرکزی را دارند. نورگیرهای پشتی
حجرهها، و نورگیرها و درهای فضاهای اداری، رستوران و بخشهای خدماتی به
این حیاطها باز میشوند. سطح این نورگیرها به نسبت سطحِ بستة نما کم است.
به این ترتیب به نظر میرسد که فضاهای اطرافِ حیاط روی خود را به سمت حیاط
باز نکردهاند. گویی در اینجا نظرِ اصلیِ فضاهای بسته به جای دیگری است و
تنها به منظور تأمین نور و هوا پنجرههایی به این حیاطها نیز باز کردهاند.
– دیوارههای حیاط تراش خورده و قاببندی نشده و خود را برای حیاط
نیاراستهاند. عدم وجود تقارن، و تکرار بینظمِ عناصر نما موجب کم اعتباری
حیاط شده است. بعلاوه فقدان ایوان و شاه نشینی که رو به حیاط بنگرد و محل
سکونت و تأمل و درنگ در فضای باز باشد نیز از عواملی است که حیاطهای کوچک
شمالی را کم اعتبار میکند. به این ترتیب این حیاطها تبدیل به حیاطهای پشتی
و خدماتیِ مجموعه شدهاند. گویی اینها حیاطهای نورگیری هستند که از قضا
باغچه و آبنمایی هم در میان دارند، اما کانونِ طرح و مرکز توجه فضاهای بسته
محسوب نمیشوند. (تصویر شماره ۴)
– حیاطِ جنوبی نیز با آنکه طرحی مشابه حیاطهای مرکزی دارد اما هیچگاه ارزش و
اعتباری همسنگ با نمونههای سنتی خود پیدا نمیکند. اولاً این حیاط تنها
از یک سو با فضاهای بستة زندگی مرتبط است و از سه جانبِ دیگر تنها با
دیوارهایی نسبتاً کوتاه از خیابان جدا شده است. ثانیاً، مجموعة حجرهها که
همسایگان شمالیِ این حیاطاند به دلایلی که قبلاً در بحث طرح حجرهها به آن
اشاره شد، و هم به دلیل طرحِ نما که از ترکیب بندیهای متداول نماهای سنتی
و نقاط فراز و فرود آنها عاری است توجه چندانی به حیاط نمیکند. به این
ترتیب، حیاطِ جنوبیْ تنها محوطة بازی است که در کنار بخشهای بستة ساختمان
نشسته و برخلاف حیاطها در بناهای سنتی مرکز و کانونِ طرح به حساب نمیآید.
– نوع ترکیبِ و همجواریِ فضاهای بسته و باز دراین طرح با الگوی سنتی تفاوت
دارد. عدم وجود سلسله مراتب مشخص در رسیدن از فضاهای باز به بسته که پیش از
این نیز به آن اشارههایی شده است موجب میشود که پیوندی میان این دو بخش
احساس نشود. از طرف دیگر در ترکیب فضاهای بستة همجوار مانند آنچه در
رستوران میهمانسرا اتفاق افتاده است نوعی بینظمی و عدم توجه به
ترکیببندیهای دقیق و معنادارِ بناهای سنتی دیده میشود.
– توجه به این نکته اهمیت دارد که در الگوی سنتی فضاهای بسته نه فقط بر
گردِ حیاطها مینشینند، بلکه اساساً به واسطة حیاطها است که اعتبار
مییابند. به عبارت دیگر نقطة شروعِ طرح در الگوی سنتیْ حیاط است. حال آنکه
در اینجا انتظام فضایی براساس الگوی متداول امروزی برای قطعات شمالی ـ
یعنی ساختمانی در شمالِ زمین و حیاطی در جنوب ـ شکل گرفته است، و البته
حیاطهای نورگیری هم در لابه لای فضاهای بسته پدید آمدهاند. در عین حال
تفکیک عملکردی فضاهای مختلف خدماتی و اقامتی نیز با کمک همین حیاطهای کوچک و
دالانِ شمالی ـ جنوبی میسر شده است.
– بنابراین علیرغم شباهتهای فراوانِ این بنا با خانههای سنتی که در نظر
اول احساس میشود، در انتظام فضایی و در شخصیت پردازیِ عناصرِ فضاییِ
معماری، با طرحی مواجهیم که از اصول زیباشناسی معماری سنتی تبعیت نمیکند.
طراح تنها با استفاده از تکههایی از معماری سنتی و چیدن آنها در کنار هم،
به “تکه دوزیِ” سنت پرداخته و موفق شده است مخاطب را در “موقعیتهای
سنتی” قرار دهد؛ امری که به مذاق توریستی خوشتر میآید. مانند آنجا که در
ورود به حیاطِ جنوبی منظرة تویزههای مکررِ ایوانچهها را که منظرة آشنای
فضاهای سنتی است مانند تصویری قاب شده در مقابلِ دیدگانِ مخاطب قرار
میدهد؛ و یا مصادیقِ دیگری از قبیلِ شباهت حیاطهای کوچک به حیاط اصطبل
کاروانسراها، استفاده از سردر و ایوانچه و پلکان، و اجزا و عناصر ساختمانی
مانند در و پنجره و ناودان و قوس و مانند آن که در طولِ بحث مفصلاً در
بارة آنها صبحت شده است.و....