بخشی از مطلب
یکی از رایجترین شیوههای حفظ و نگاهداری از آثارِ تاریخی، احیای آنها
متناسب با مقاصدِ گردشگری است. در این موارد کاربریهای تازهای به اثر
اعطا میشود و زمینهای فراهم میآید که اثر در معرضِ بازدیدِ عموم قرار
گیرد. این شیوه معمولاً با اقبال عمومی مواجه میشود و عایداتِ مالی
قابلتوجهی به همراه دارد.
اما زمانی که مسئلۀ کسبِ درآمد و اقتصادِ گردشگری به میان میآید، باید به
مخاطراتِ احتمالی ناشی از آن توجه شود. تنزلِ اثر تاریخی به موضوعی
کارکردی که تنها برای جلبِ توجهِ گردشگر و کسبِ درآمد مورداستفاده قرار
میگیرد و قرار گرفتن اثر در معرضِ هجومِ گردشگران، از جملۀ این مخاطرات
است. در صورت وقوع مواردی از این دست، نهتنها هیچ یک از دلالتهای اثر
فرصتِ بروز نمییابد، بلکه ارزشهای آن نیز فدای نیازهای کارکردی خیلِ
بازدیدکنندگان میشود.
در این رویکرد- احیای اثر تاریخی متناسب با مقاصد گردشگری- هدف فراهم آوردن
«عرصهای برای ظهور هویت فرهنگی ـ تاریخی» است. بهاینترتیب موفقیت کار
در گرو هدایت صحیح شرایط و حفظِ تعادل میان موارد مذکور است. درواقع توجه
به گردشگری فرهنگی به سبب قابلیتهای آن در فراهم آوردن بستری برای درک
دلالتهای تاریخی ـ فرهنگی میراث و تجلی ارزشهای آن است و از سویی دیگر
ارزشهای آثار تاریخی مهمترین عاملِ سوددهی و صرفۀ اقتصادی مجموعه است؛
بنابراین عامل اصلی حیات، پیشروی و انتفاعِ این مجموعهها نه میزان رونق
کالبدِ اثر تاریخی که میزان شکوفایی روحِ فرهنگی و اصالتهای اثرگذار نهفته
در آن است. بهاینترتیب در این رویکرد، استمرارِ بهرهبرداری و انتفاعِ
اثر تاریخی، علاوه بر حفاظت از وجوهِ کالبدی آن، مستلزمِ پرستاری از
دلالتهای تاریخی ـ فرهنگی نهفته در آن است.
از دیگر مزایای گردشگری فراهم آمدن امکان تبادلاتِ اقتصادی، اجتماعی و
فرهنگی مستقیم میان بومیان و گردشگران است. چراکه بهواسطهی گردشگری طیفِ
وسیعی از اقشارِ جامعۀ میزبان در مواجهۀ رودررو با اقتصاد و فرهنگِ
گردشگران قرار میگیرند؛ بنابراین توجه به امرِ احیا در خلالِ گردشگری خود
به خود موجبِ جلبِ نیروهای ذهنی و مادی جامعۀ بومی برای حفاظت از آثار و
میراثِ سرزمینشان میشود. از آن جا که تنوع و تعدادِ آثار در سر تا سرِ
سرزمینِ ایران بسیار زیاد است، بخشِ بزرگی از بدنۀ جامعه در مالکیتِ معنوی
مواریث فرهنگی ـ تاریخی سهیم میشود که این امر، خود، به برانگیختنِ
حساسیتِ عموم و جلب توجه آنان نسبت به میراث منجر میشود.
این دست آورد در نهایت میتواند قابلیتهای میراث فرهنگی را به بهترین صورت
در سطح جامعه شکوفا سازد و میراث را به «آیینه» ای بدل سازد که حقیقت
جامعه را مینمایاند. در این صورت میراث فرهنگی میتواند رسالت حقیقی خود
را در جامعه به انجام رساند و مبنای تصمیمگیریهای جمعی و فردی شود. در
چنین شرایطی انتفاعِ از میراث، منوط به حفاظت از اصالتهای فرهنگی، تاریخی و
طبیعی آن خواهد بود.
2-5-6-3- مهمانخانههای بینالمللی:
مسافرخانه یا مهمانسرا نوعی مکان اقامتی اجارهای است. معمولاً هر مهمان
دارای یک تخت است که در یک اتاق مشترک با تعداد دیگری از میهمانان
قرارگرفته است. امکانات بهداشتی (حمام و توالت) و نیز آشپزخانه در بسیاری
موارد در بیرون از اتاقها قرار دارند و بهصورت اشتراکی مورداستفاده قرار
میگیرند.
در ایران به مکانهای اقامتی ارزان قیمت شبانهروزی، مهمانخانه، مهمانپذیر
و نیز مسافرخانه گفته میشود. در نیمه¬ی اول قرن چهاردهم خورشیدی، ساخت
مسافرخانههای ارزان قیمت در شهرهای مختلف ایران گسترش یافت و در شهرهای
مختلف این مکانها، در میادین اصلی شهر، دروازههای ورودی و نیز در مجاورت
گاراژهای مسافرتی ساخته شدند. در دهههای اخیر، علاقهٔ بیشتری به ساخت و
اقامت در هتل به وجود آمده است. به همین دلیل، بسیاری از مسافرخانههای
قدیمی تغییر کاربری دادهاند. در دورههای قدیمیتر، کاروانسراها نقش
مهمانخانه را بر عهده داشتهاند.
2-5-6-4- تسهیلات فرهنگی و تفریحی:
این نوع جهانگردی شامل افراد یا گروههایی است که جهت استفاده از تعطیلات،
تفریح، استراحت، استفاده از آبوهوای گرمتر یا خنکتر از محل اقامت خود به
مسافرت میروند. میزان هزینه و مقصد غالباً از طرف سرپرست خانواده تعیین
میشود. نیاز به مسافرت برای تفریح و استفاده از مرخصیهای سالیانه و
تعطیلات معمولاً با میزان درآمد، سطوح آموزش، میزان جمعیت، درصد شهرنشینی،
طول مدت تعطیلات و اوقات فراغت در رابطه است. در انتخاب شهر و یا کشور محل
اقامت نیز عواملی مانند هزینه رفت و برگشت، هزینه هتل، غذا و نوشیدنی و
هزینههای اضافی، موثر است.
خدمات جادهای
ایجاد راه و ساختمانهای بین راهی در سرزمین ایران پیشینهای کهن دارد.
ایرانیان در مسیر و فواصل معین، مکانها و اطراق گاههایی ایجاد کرده بودند
که محل توقف و آسایش مسافران و کاروانهای تجاری و بازرگانی بوده است.
منابع تاریخی حکایت از آن دارند که بنیانگذار احداث بناهای مذکور
هخامنشیان بودهاند. در دوره اشکانیان، همانند عهد هخامنشی توسعه راهها و
ایجاد ایستگاههای بین راهی بهویژه در مسیر تاریخی جاده ابریشم اهمیت
فوقالعادهای یافت. در دوره اسلامی نیز عوامل متعددی در شکل یابی، توسعه و
گسترش کاروانسراها دخالت داشته که اهم آنها عوامل مذهبی، نظامی و اقتصادی
است. قرن پنجم (ه-ق) عصر شکوفایی هنرهای اسلامی بهویژه هنر معماری است.
بنیان گسترش شبکه راههای تجاری و احداث کاروانسراهای متعدد در مسیر
جادهها و داخل شهرها در این دوره بوده است. در دوره تیموری توسعه تجارت،
معماری و ایجاد کاروانسراها شتاب بیشتری یافت ولی عصر طلایی ایجاد
کاروانسراهای ایران متعلق به دوره صفوی است که بقایای 999 کاروانسرایی که
در آن دوره ساخته شده هنوز در کنار جادهها ایران پابرجاست.
و.....